همه چی درهمه از عشق بگیر تا جک و کلکل آقا ما یه بار رفتیم بانک,موقع برگشت دیدیم چندتا جنتلمن دم بانک تو صف عابر بانکن.منم اومدم مثل یه پرنسس,خعلی شیک و باکلاس از در بانک بیام بیرون, روی پله ها نمیدونم یهو چی شد که مثل سیندرلا کفشم از پام کنده شد و ۶متر جلوتر از خودم افتاد تو جوب!!!!خودمم تالاپپپپپپ افتادم!!!!! خدا واست نیاره,نابود شدم. دیگه ترجیح میدادم تا خونه سینه خیز برم. جنتلمنهای نامرد هم عابر بانکو جوییده بودن.
یه روزصبح تو مدرسه سر صف وایساده بودیم ومنتظر بودیم که مراسم صبحگاهی اجرا کنن وبعد بریم سر کلاس که دیدیم مدیر مدرسه اومد بلندگو رو گرف دستش وشروع کرد به صحبت کردن وناظم مدرسه هم تو حیاط پیش ما ایستاده بود که ، دو تا از بچه ها شروع کردن با هم صحبت کردن(در حین صحبت مدیر )، یکدفه ناظم مدرسه از اون ته داد زد گفت :هی گوسفند این الاغ (یعنی مدیر)داره واسه تو عرعر میکنه آقا تا این حرف رو زد مدرسه از خنده ی بچه ها ترکید!!!!! ترور شخصیت ینی اییییین
امروز رفیقم سر کلاس خوابش میومد قاط زده بود داشت با ته خودکار می نوشت استاد اومده بود میگفت خانم کامرانی کاریت ندارم فقط بگو چیجور داری با ته خودکارت می نویسی؟ نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدیدنظر یادتون نررررررره اگه مطلب خوب و جالبیم داشتین برام ایمیل کنین آخرین مطالب نويسندگان پيوندها
تبادل لینک
هوشمند
|
|||||||||||||||||
|